چالش‌های دوگانه در ارتقای مدیران زن: واکاوی موانع اجتماعی-فرهنگی و سوگیری‌های روش‌شناختی (خطای برخورد دهنده)
کد مقاله : 1661-ICM
نویسندگان
سحر زارعی *1، مهناز نامدار2
1.تهران
2تهران
چکیده مقاله
چکیده

نابرابری جنسیتی در سطوح رهبری و مدیریتی یک مسئله جهانی و مداوم است که پیشرفت شغلی زنان را با چالش‌های پیچیده‌ای مواجه می‌سازد (Moghaddam et al., 2025). این پژوهش، با تکیه بر بررسی منابع موجود، استدلال می‌کند که تحریف درک ما از مسیر شغلی و تأثیر مدیران زن، دارای یک ماهیت دوگانه است: اولاً، ناشی از موانع ریشه‌دار اجتماعی، فرهنگی و سازمانی (مانند کلیشه‌های نقش جنسیتی و عدم تعادل کار و زندگی) بوده و ثانیاً، ناشی از تحریف‌های روش‌شناختی پنهان (مانند سوگیری برخورد دهنده) است که نتایج پژوهش‌های کمی را در مورد تأثیر زنان در مدیریت ارشد مخدوش می‌سازد (Tang et al., 2024).

بررسی‌ها نشان می‌دهند که چالش‌های پایداری همچون سوگیری‌های جنسیتی، دسترسی محدود به شبکه‌ها و هنجارهای فرهنگی محدودکننده مانع از ارتقای زنان می‌شوند (Elkhwesky et al., 2025). در مقابل، مطالعات موردی نشان دادند که در زمینه‌های خاص، جنبش‌های اجتماعی می‌توانند خودادراکی مدیریتی زنان را به طور مطلوب تحت تأثیر قرار دهند (Moghaddam et al., 2025). همچنین، حضور زنان در مدیریت ارشد با نوآوری بیشتر در شرکت‌ها مرتبط است (Xie et al., 2025). با این حال، پژوهش‌های حوزه مدیریت استراتژیک نشان داده‌اند که سوگیری برخورد دهنده می‌تواند منجر به نتایج ساختگی شود، به طوری که به غلط استنتاج می‌شود انتصاب یک زن به مدیرعاملی تأثیر منفی بر جبران خدمات و نمایندگی سایر زنان در تیم مدیریت ارشد دارد (Sobaih & Abu Elnasr, 2024). این مطالعه با تشریح این چالش‌های دوگانه، بر لزوم اتخاذ رویکردهای ترکیبی در پژوهش‌های آینده تأکید می‌کند
کلیدواژه ها
کلیدواژه‌ها: نابرابری جنسیتی، سقف شیشه‌ای، کلیشه‌های جنسیتی، سوگیری برخورد دهنده، مدیریت ارشد، تعادل کار و زندگی، خودادراکی، نوآوری سازمانی.
وضعیت: پذیرفته شده برای ارسال فایل های ارائه پوستر